یجوری این دل کوفتیم رو ترس برداشته و گرفته که انگار هیچوقت آروم نبوده!!!!!

زود پیر شدم...

دلم سوخت از زندگی ای که از دست رفت...

زود تنها شدم...

دیگه انگیزه هیچی رو ندارم...

نه ساز...

نه درس...

نه دانشگاه...

نه دوست...

نه حتی زندگی...

خواب...

خواب...

خواب...

زود پیر شدم...

دلم سوخت از زندگی ای که از دست رفت...

زود تنها شدم...

دیگه انگیزه هیچی رو ندارم...

نه ساز...

نه درس...

نه دانشگاه...

نه دوست...

نه حتی زندگی...

خواب...

خواب...

خواب...

از اون وقتاییه که حرف دارم ولی حال حرف زدن ندارم...

دوباره کمتر از یه ماه دیگه اون خراب شده باز میشه...

از اونجا هم فراری شدم...

من آدم ترسم...