خوابم میاد...

نمیدونم چرا انقدر تازگیا خوابم میاد...

یجورایی حس میکنم دارم تو خوابم زندگی میکنم...

دنیای بیداریم آرومه آرومه و دنیای خوابم همرنگ آرزوهام!!!!

از این کرختی و یکنواختی بیداریم راضیم ولی خب از طرفی هم این قضیه باعث شده بیشتر بخوام خواب باشم،تو دنیایی خود ساخته که همه چیزش رو دوست دارم!!!!!

امروز از کتاب ردیف صبا دو درس کار کردم...

باید بیشتر رو درس و سازم تمرکز کنم...

کاش میشد سلفژ رو تو خواب کار کنم،زیاد دوستش ندارم گیجم میکنه...

خداحافظی امروز:

هرکسی تو زندگیش یکی رو داره که نداره...

مکس عزیزم تو انیمیشن مری و مکس

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.