خواب هم بخشی از زندگیه!!!

نارضایتی فقط عین یه دیوانه ساز رویاها و روح آدم رو میمکه!!!!

زندگی شاید همین باشد!!!!

دلم میخواد تا اطلاع ثانوی دست از توقعات بیجا بردارم!!!!

همین که گاهی که با دوستان میرم بیرون و تا این حد خوشم مرا بس!!!

همین که سازی دارم برای تمرین مرا بس!!!

همین که کتابی دارم برای خواندن مرا بس!!

همین که کاکتوس هایی دارم برای مراقبت و نگرانی مرا بس!!!

همین که فیکی دارم برای نوشتن مرا بس!!!

مرا بس...

قرار نیست همه یه جور فکر و زندگی کنن!!!

دیگه دلم نمیخواد مقایسه کنم!!!!

شقااایق زندگی شاید همین باشد...سخت نگیر جان دلم...

پ.ن:دیروز با آبجی کوچیکه و دوستان رفتیم استخر و دور دور!!!و بسیاااار روز خوشی بود ...

پ.ن2:شاید به زودی اتفاقات خوبی برای برسم بیوفته ولی هنوز نمیتونم با اطمینان حرف بزنم!!!!کیمیاگر میگه تصمیم مهم ترین چیزه،بعد ازینکه تصمیم گرفتی کائنات با رویات همسو میشن!!!!من میخوام افسانه ی شخصیم رو شروع کنم!!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.